چرا بعضی افراد در روابط عاشقانه، ترس از آسیب دیدن دارند؟
ترس از آسیب دیدن در روابط عاشقانه، تجربهای رایج اما دردناک است که بسیاری از افراد در طول زندگی خود با آن دست و پنجه نرم میکنند. این ترس میتواند به شکلهای مختلفی خود را نشان دهد؛ از اجتناب کلی از روابط صمیمی گرفته تا اضطراب و ناامنی مداوم در رابطهای که در آن حضور دارید.
روابط عاشقانه کند.
الگوهای رفتاری ناسالم در خانواده:
اگر در خانوادهای بزرگ شدهاید که الگوهای رفتاری ناسالم در روابط بین فردی وجود داشته، ممکن است این الگوها را در روابط خود تکرار کنید و از آسیب دیدن بترسید.فشار اجتماعی:
فشار اجتماعی برای یافتن
ترس از وابستگی:
برخی افراد از وابستگی به دیگران میترسند، زیرا آن را به معنای از دست دادن استقلال و هویت خود میدانند.مشکل در برقراری ارتباط موثر:
ناتوانی در برقراری ارتباط موثر و بیان احساسات و نیازها، میتواند منجر به سوء تفاهمها و درگیریهایی شود که به آسیب دیدن رابطه منجر میشود.عدم پذیرش آسیبپذیری:
صمیمیت نیازمند آسیبپذیری است؛ یعنی توانایی نشان دادن نقاط ضعف و احساسات واقعی خود به طرف مقابل. افرادی که از آسیبپذیر بودن میترسند، ممکن است در برقراری روابط صمیمی و پایدار با مشکل مواجه شوند.ترس از قضاوت شدن:
ترس از اینکه شریک عاطفیمان ما را قضاوت کند یا بابت اشتباهات گذشتهمان سرزنش کند، میتواند مانع از صمیمیت و آسیبپذیری شود.عدم بخشش:
ناتوانی در بخشش خود و دیگران بابت اشتباهات گذشته، میتواند مانع از حرکت رو به جلو و ایجاد روابط سالم شود.انتظارات غیرواقعی از روابط:
باور به اینکه یک رابطه عاشقانه باید همیشه کامل و بینقص باشد، میتواند منجر به ناامیدی و ترس از آسیب دیدن شود.تجارب ناموفق اطرافیان:
دیدن روابط ناموفق و دردناک اطرافیان، میتواند ترس از آسیب دیدن در روابط را در ما تشدید کند.اخبار و رسانهها:
اخبار و رسانهها اغلب بر داستانهای منفی و روابط شکستخورده تمرکز میکنند که میتواند دیدگاه ما را نسبت به عشق و روابط مخدوش کند.آگاهی از این دلایل، اولین قدم برای غلبه بر ترس از آسیب دیدن در روابط عاشقانه است. با شناخت ریشههای این ترس و تلاش برای حل آنها، میتوانید روابط سالمتر و رضایتبخشتری را تجربه کنید.
تجربههای تلخ گذشته، بذری از ترس
تجربههای عاطفی منفی در گذشته، مانند خیانت، طرد شدن یا سوء استفاده عاطفی، میتوانند ترس عمیقی از تکرار این تجربهها در آینده ایجاد کنند. این افراد ناخودآگاه از برقراری ارتباط صمیمانه اجتناب میکنند تا از درد احتمالی در امان باشند.
هر تجربه دردناکی مانند طلاق والدین، قهر های طولانی مدت در خانواده و . . . میتواند نقش بسزایی در شکل گیری این ترس داشته باشد.
در ضمن، حتی مشاهده آسیب دیدن دیگران در روابط عاشقانه (مثل دوستان یا خانواده) نیز میتواند باعث ایجاد ترس در فرد شود.
این ترس ها اغلب به صورت ناخودآگاه عمل می کنند و فرد ممکن است حتی دلیل واقعی رفتارهای خود را نداند.
افراد با این پیشینه اغلب در انتخاب شریک عاطفی نیز وسواس بیشتری به خرج میدهند و به دنبال نشانههای احتمالی خطر میگردند.
خودآگاهی در مورد این زخم ها و تاثیراتشان اولین قدم در جهت بهبودی است.
اعتماد به نفس پایین، سد راه عشق
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است احساس کنند که لایق عشق نیستند یا اینکه نمیتوانند یک رابطه را به درستی حفظ کنند. این احساس ناامنی باعث میشود از ترس طرد شدن یا شکست، از ورود به رابطه اجتناب کنند.
آنها ممکن است به طور مداوم خود را با دیگران مقایسه کنند و احساس کنند که کمبودهایی دارند که باعث میشود جذاب نباشند.
این افراد اغلب به دنبال تایید و اطمینانبخشی مداوم از طرف شریک عاطفی خود هستند، که این امر میتواند فشار زیادی بر رابطه وارد کند.
ترس از نشان دادن آسیبپذیری و ضعفها نیز در این افراد بسیار شایع است، زیرا معتقدند این کار باعث میشود شریک عاطفیشان آنها را ترک کند.
تقویت اعتماد به نفس از طریق خودشناسی، پذیرش نقاط قوت و ضعف و تمرکز بر موفقیتهای فردی، میتواند به کاهش این ترسها کمک کند.
مراقب گفتگوهای درونی خود باشید و سعی کنید افکار منفی را با افکار مثبت و واقعبینانه جایگزین کنید.
سبک دلبستگی ناایمن، الگویی از ترس
افرادی که در کودکی دلبستگی ناایمن را تجربه کردهاند، ممکن است الگوهای رفتاری خاصی در روابط عاشقانه از خود نشان دهند. این الگوها معمولا شامل ترس از صمیمیت، وابستگی بیش از حد یا اجتناب از رابطه میشود.







خیلی وقت ها فکر می کنم چرا آدم ها از عاشق شدن می ترسند. خودم هم چند بار دل سپردم و هر بار حس کردم بیشتر از قبل آسیب دیدم. انگار هر بار که کسی رو دوست داشتم، ترس از تکرار درد گذشته بزرگ تر شد.
بعضی وقت ها حس می کنم اعتماد کردن برایم سخت شده. قبلا فکر می کردم مشکل از دیگرانه، اما حالا می فهمم شاید من هم در این ناباوری نقش دارم. وقتی به خودت مطمئن نیستی، چطور می تونی به کسی دیگر اعتماد کنی؟
یادم میاد یه رابطه داشتم که همیشه منتظر بودم طرف مقابل منو ترک کنه. حتی وقتی رفتار خوبی داشت، ذهنم درگیر این بود که بالاخره روزی می ره. این حس عجیبی بود، انگار از قبل تسلیم شده بودم.
شاید همه این ترس ها از کودکی شروع می شه. آدم هایی که تو بچگی احساس امنیت نکردن، بزرگ تر که می شن نمی تونن راحت عاشق بشن. منم فکر می کنم همین طورم، همیشه یه ترس پنهان تو وجودم هست.
حالا دیگه می دونم ترس از عشق فقط مربوط به گذشته نیست، بلکه به باورهای خودم هم ربط داره. شاید اگر کمی به خودم اطمینان داشته باشم، بتونم این ترس ها رو کنار بذارم. ولی هنوز راه زیادی دارم.